یکی از توصیفات ائمه «ع» در قرآن که در بیان روایات آمده است تصویر «عهدالهی » است .امام صادق «ع»  به یکی از اصحاب خویش فرمود : «ماییم درخت نبوت وخانه رحمت وکلید خکمت ومعدن علم و ...  وماییم عهد الهی  ، پس کسی که به عهد ما وفا کند به تحقیق به عهد الهی وفا نموده ... » ( کافی 1/22) ار روایاتی که ائمه هدی را «عهدالهی و میثاق الهی » توصیف نموده اند روشن می شود که این عهد وپیمان از انبیای الهی نیز گرفته شده است ؛ یعنی آنان در صورتی به  مقام نبوت و... می رسیدند که عهد الهی ، یعنی ولایت ائمه را پذیرفته باشند .

عهد ما با خداوند پذیرش ربوبیت اوست وعهد مابا رسول خدا پذیرش نبوت اوست ، همان طور که عهد نا با ائمه پذیرش ولادت ایشان است پزیرش هریک از این عهدها تبعاتی را به دنبال خواهد داشت . آن کس که عهد « عالم الست » را همیشه یادآور است نمی تواند سر از تکلیف وبندگی وعبودیت باز زند :      

     تورا به روز ازل با حبیب عهدی بود

                                          چه آمدت که فراموش کرده ای میثاق                     امیر خسرو دهلوی

به هر حال در «عالم ذر » عهد ومیثاقی گرفته شده وما نیز با ندای « قالو بلی » آن را پذیرفته ایم ولاجرم باید به آن پایبند باشیم . گرچه در این دنیا گاهی به وسط ی نسیان از آن عهد غافل می شویم : 

         تو بستی عقد عهد بندگی دوش

                              ولی کردی به نادانی فراموش

کسی که عهد خاتم الانبیاء را پذیرفته است باید دستوراتش را یک به یک پدیرا باشد . نمی توان گفت من پیمان رسول الله «ص» را گردن می نهم ، ولی نصب علی «ع» که از جانب خدا و به واسطه ی ابلاغ نبی بوده را پذیرا نیستم .

چگونه ممکن است قران را که در بیان روایات به عنوان عهد معرفی شده است وبه وسیله پیامبرابلاغ گردیده  را پذیرفت ، ولی ابلاغ های دیگر رسول خدا را نپذیرفت ؟

به کجا رفت پس آن عهد و چه شد آن میثاق؟

                                             چه شد اکنون که شما را همه برگشت مذاق

امام رضا «ع» فرمودند : همانا برای هر امامی عهدی است بر گردن اولیا وشیعیانش ، که همانا از تمام نمودن وفا وحسن ادا به این عهد ، زیارت قبورشان است . پس کسی که امامان را مشتاقانه زیارت کند برای تصدیق رغبتش ، امامان در روز رستاخیز شفیع او خواهند بود .(کافی 4/567) یعنی میان ما وهریک از ائمه هدی «ع» عهدی است وآن اینکه به زیارتشان برویم ، لذا اگر کسی به زیارت ائمه بقیع «ع» یا ائمه «ع» در عراق ویا به مشهد الرضا «ع» نرود عهدش را تمام وکمال وفا ننموده است  البته پیداست که این امر برای کسی است که توان زیارت رفتن داشته باشد واین خود ، حکم عقل است .

نمی شود ما عهد بسته باشیم به مودت و دوستی ائمه«ع» و در عین حال دشمنانشان را نیز دوست بداریم .آری تولی و تبری ، خود، ملزوماتی دارد که سر منشأ آن همان عهدی است که با ایشان بسته ایم :

   مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم

                                        هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

       در دین مبین اسلام پیمان شکنی یک عمل قبیح شمرده شده است ، به طوریکه در حدیث است که امام «ع» از پدرانش نقل نمود که رسو خدا«ص» فرمود « آن کس که عهد ندارد دین ندارد .» گویی دین وعهد ، عدل همند و خود دین نیز عهدیست روشن . قباحت شکستن پیمان ولایت به این است که این عهد ، عهدی است الهی و طرف مقابل ما که با او عهد بسته ایم خدای تبارک وتعالی است و بدین جهت ، شکستن این عهد زیان وخسارتی آشکاراست . براستی که که زیانکار کسی است که با خدای خویش عهدی ببندد وآن را بگسلد :

                  گر شکنی عهد الهی کنون       

                                                جان تو از عهده کی آید برون                         نظامی گنجوی

در کلام مولایمان امام صادق «ع » آمده است « من  المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه » وبرای رسیدن به این مقام باید عهدالهی را تصدیق نماییم ودر وفای به آن صادقانه بکوشیم :

عهد کردیم که جان در سر کار تو کنیم  

                                    وگر این عهد به پایان نبریم  نامردیم

به هنگام نجوای با امام عصر«عج»  در زیارت آل یاسین می گوییم « سلام بر تو ای عهد وپیمان خدا که ، خداوند از خلق محکم ومؤکّد گرفت .» حال که خدای رحمان این قدر براین عهد تأکید نموده است ، هویداست که شرط بندگی این است اول برسر عهد وقرار خویش باشیم  . امید که به واسطه ی الطاف با کرامتشان توان وفای به این عهد را به ما عطا فرمایند غ چرا که عهد تو شرط دین است ، چه رسد به ایمان :

ما به ایمان قوی  عهد تو محکم داریم

                                          آن که پیمان شکند قوت ایمانش نیست         

 

 

 

تجلی اهل بیت در قرآن     « محمد بیرا نوند »